برای جلوگیری از این اتفاقات ناخوشایند توجه به نکات ذیل میتواند سودمند و مفید باشد:

۱. روانشناسی همچون علوم پزشکی رشته ای است با گرایش های متفاوت. طبیعاتا هر یک از این گرایش ها روش خاص خود را داشته و در صورت عدم انتخاب درست، شما از وقت و هزینه ای که کرده اید عایدی نخواهید برد. برای اینکه بدانیم به کدام دکتر برویم بهتر است ببینیم مشکل ما در کدامیک از این گرایش ها لحاظ می شود:

a. بالینی: دکترها و کارشناسان ارشد روانشناسی بالینی مسئول تشخیص و درمان بیماری های روحی و روانی هستند. اگر مشکل شما اضطراب، افسردگی، وسواس، رفتار های غیر عادی، و یا مشکلات شخصیتی خود و یا اطرافیانتون هست این دکترها بهترین انتخاب برای شروع هستند. وقتی تشخیص صحیح مشکل داده شد خودشان شما را به گرایش صحیحی که باید کار درمان رو شروع کند ارجاع می دهند.

b. خانواده: کار این دکترها و کارشناسان ارشد در صورت نبود اختلالات شخصیتی و روحی-روانی، پیدا کردن روشهایی برای تعامل بیشتر میان زوجین می باشد. اگر مطمئنید که شما و همسرتون از مشکل روحی و روانی دیگه ای رنج نمی برید، به این دکتر ها مراجعه کنید تا زندگی رو براتون خوشایند تر و پر بارتر بچینند.

c. شخصیتی: این دکتر ها و کارشناسان ارشد روانشناسی شخصیت، دایره المعارف ژنتیکی و رفتاری انسانها می باشند و قادرند با تعبیر و تفسیر دقیق رفتار شما و اطرافیانتون، بهترین راهنمایی لازم جهت حل مشکل و بهبود رابطه و محیط را پیشنهاد دهند.

d. تربیتی: بر خلاف اسمشان دکترهای تربیتی و کارشناسان ارشد این رشته فقط با بچه ها و نوجوانان سر و کله نمی زنند. این دکترها توشه وسیعی از مهارتهای رفتاری و بینشی رو در ذهن خودشون انبار و آماده دارند و حاضرند هر جا که لازم باشه به کمک دکتر های بالینی و خانواده و غیره بشتابند. خیلی عادی است که بعد از تشخیص اولیه ی مشکل توسط دکتر های بالینی، تربیتی ها قسمت های مختلفی از درمان رو بدست گرفته و مراجع رو بسوی توانمندی و حل مشکلات هدایت کنند.

e. کودکان و کودکان استثنایی: همانطور که از اسم آنها بر می آید تخصص این دکتر ها و کارشناسان ارشد مربوطه مشکلات کودکان و نوجوانان ماست. اما تشخیص اونها معمولا برای اختلالات یادگیری، بیش فعالی، اوتیسم، عقب ماندگی های مشخص و نحوه ی کاردرمانی با آنهاست. برای اختلالاتی که در این طیف های درمانی قرار نمی گیرند و یا همپوشانی با بیماری های دیگری نیز دارند، دکترهای بالینی کمک بیشتری از نظر تشخیص و روش درمانی میتوانند ارائه دهند.

f. عمومی: این دسته از دکتر ها و کارشناسان ارشد این رشته بسته به آموزش های تخصصی ای که دریافت کرده اند میتوانند در قسمت های متفاوتی از تشخیص، راهنمایی و درمان سهیم باشند. مهم این است که کارکشتگی لازم جهت کاری که بعهده گرفته اند را داشته باشند.

بخاطر داشته باشیم که لیسانسه های روانشناسی بخاطر نداشتن تحصیلات و تجربه کافی مجاز به کار نیستند. فوق لیسانس ها در عوض هم اجازه کار و هم تحصیلات و کارورزی لازم را گذراندند و معمولا در جایی که مشغول بکار هستند تحت هدایت یک دکترای همان گرایش عمل می کنند. اگر هم مستقلا کار میکنند یا آنقدر تجربه کسب کرده اند که قدرت تشخیص و درمان بالایی دارند و یا دکتری رو برای مشاوره در مورد کیس های خاص ترشان در دسترس دارند.

۲.. اما چه کسی صلاحیت دکتر را در گرایشی که برای شروع انتخاب می کنیم تایید میکند؟ معمولا افراد به دکتری رجوع می کنند که از قبل مورد شناخت دوستان و آشنایانشان می باشد. اما تایید عامه مردم برای صلاحیت کاری دکتر کافی نیست. سازمان بهزیستی کشور و سازمان نظام روانشناسی که تولیت ارائه مجوز فعالیت مراکز مشاوره و پیشگیری را دارند دقت و نظارت کافی برای اطمینان از صلاحیت علمی و تجربی دکترها و کارشناسان ارشد رو به خرج می دهند. با همه این دقت و سخت گیری ها، توجه به زمانی که درمانگرها مشغول فعالیت بوده نیز حاکی از زُبدگی و مهارت آنها در ایفای درست نقشی است که بعهده گرفته اند.

۳.. مَنِش دکتر ها معمولا منشی دوستانه، صمیمی، و در عین حال حرفه ای است. دکتر ها و دیگر درمانگرها با صمیمیتی که با مراجعینشون ایجاد می کنند بهتر و بیشتر به تشخیص، راهنمایی و درمان کمک کرده و صحبت کردن در مورد مشکلات رو برای مراجعینشون تسهیل می کنند. پس غیر عادی نیست که مراجعین اغلب دکترهاشون رو دوست خودشون میشناسند و بهشون اعتماد دارند. منشوری اخلاقی اما در پشت پرده میزان این دوستی و همبستگی رو هدایت کرده و به دکتر ها میگوید که چقدر اجازه نزدیکی به مراجعینشون رو دارند و چقدر مراجعینشون میتونند به اونها نزدیک بشوند. در کنار مَنِش زیبا و صمیمی دکتر، پوشش مناسب و آراسته اون نیز نقشی حائز اهمیت برای مراجعین دارد. دیدن زیبایی و آراستگی ظاهری دکتر حسی مملو از آرامش و اطمینان ایجاد کرده و اجازه میدهد که مراجعین راحت تر و ریلکس تر صحبت کنند. بعلاوه، بسیاری از مراجع کننده ها، بدلیل شرایط بدی که در محیطشون حاکمه، تنها فرصتی که میتوانند با انسانی دیگر صحبتی متمدنانه و انسانی داشته باشند وقتی است که به دکترشون مراجعه کرده اند. به عبارت دیگه هستند آدمهای زیادی که تنها توجهی که از یک آدم دیگر دریافت می کنند در مطب دکترشون اتفاق می افتد. پس توقع زیادی نیست که دکتر حس بصری اینها رو هم در حدود بضاعت و سلیقه خودش حمایت کرده و بگذارد که از مطبش با حسی خوب و قلبی مطمئن بیرون بروند. این وظیفه انسانی و درمانی هر دکتری بوده و خواهد بود.

۴. خیلی از مراجعین نگران قضاوت دکترشون هستند. چی رو چه جوری بگویند که دکترشون قضاوت بدی در مورد خودشون نکند، یکی از دغدغه های جدی اونهایی است که به روانشناس مراجعه می کنند. اما روانشناسها فارق از اونچه که می شنوند، ولی بر اساس سیستم سنجشی که از قبل آموزش دیدند، به تشخیص، درمان و راهنمایی مبادرت می کنند. برای دکتر روانشناس بسیاری از کلمه ها همراه با زبان بدن مراجع گویای بسیاری از حقایقی است که شاید مراجع هنوز به زبان نیاورده و یا به عمد و یا به سهو از دکترش پنهان می کند. در نتیجه چه مراجع راست گفته و چه دروغ، دکتر میتواند تشخیصی درست بر پایه علم و سنجشی که دارد ارائه داده و به کلام مخاطب خود گمراه نشه.

۵.. از نگرانی برای قضاوت دکتر گذشته خیلی از مراجعین نمی دونند که باید چطوری صحبت از مشکلاتشون رو شروع کنند. اغلب در جلسه اول مراجع از دکتر می خواد که اون سوال کنه یا تصور میکنه که باید از دورترین خاطرات کودکی خودش برای دکتر گفته تا به امروز برسه. اما شایان توجه است که بدونیم دکتر واقعا نیازی به جزییات ریز زندگی مراجع کننده نداره. سیستم سنجش اون بر پایه ای از علایم نشسته که بی نیاز از این جزییات دکتر رو به تشخیص، درمان و راهنمایی درست هدایت میکنه. بعلاوه، مسائلی که بنظر مراجع کننده خیلی عجیب و استثنایی می آیند صدها و صدها بار و به روشهای گوناگون توسط دکتر شنیده شده و هیچ جنبه ی تازگی عجیب بودنی نداره. بنابراین، بجای اتلاف وقت در جلسه اول بر روی مسائلی که برای دکتر محتوای تشخیصی نداره، بهتره مراجعه کننده ها به اصل مشکل پرداخته و اجازه بدند دکتر سوالات لازم و برگشت به اون جزییات رو خودش بپرسه و هدایت کنه. در غیر اینصورت چندین جلسه باید بگذره تا دکترو مراجع تازه به نقطه شروع کار درمان و راهنمایی برسند.

۶. . همچنین، یکی از مهمترین سوالاتی که برای مراجعین به مراکز مشاوره و درمان مطرح است تعداد جلسات درمانی و توالی اونهاست. همونطور که برای خشک کردن چرک، مصرف تعداد معینی آنتی بیوتیک برای ساعات منظمی لازمه، درمان و راهنمایی های روانشناختی نیز مستلزم تعداد و توالی خاصیه که به تشخیص دکتر باید اتفاق بیافتد. اونچه که می توان اضافه کرد این است که اغلب فاصله درمانی کمتر از سه روز و یا بیشتر از دو هفته در شروع کار مشاوره و درمان بی فایده بوده و مراجع کننده بجز اتلاف وقت و هزینه عایدی دیگه نصیبش نمیشه.

۷.. سرانجام هزینه درمان از پر دردسرترین مسائلی است که مراجعین به این مراکز با اون دست بگریبان هستند. سازمان های بهزیستی و نظام روانشناسی نرخهای معینی رو برای جلسات مشاوره مصوب کرده اند. ولی واقعیت این است که این نرخها تنها نرخ دریافتی دکتر و بدون توجه به مبلغ اجاره ملک، مالیات، و شارژ و مخارجی مصوب شده اند که خود کلینیک ها مجبور به پرداخت آنها هستند. بهرحال منطقی برای محاسبه این نرخها وجود دارد که مانع تقاضای ارقام غیر قابل پرداخت از مراجعین می گردد. بعلاوه، قریب به اتفاق مراکز مشاوره و پیشگیری، قانونی نانوشته در پذیرش رایگان مراجعین بی بضاعت و کم بضاعت دارند که نگرانی محرومیت این قشر را از درمان و راهنمایی مورد نیاز بر طرف می سازد. اما اونهایی که انتظار دارند برای خودشان سفرهای چند میلیونی رفته و خرید های میلیونی بکنند ولی به دکتر و کلینیک بیست هزار تومن ویزیت بدهند باید یکبار دیگر عینک واقع بینی رو جایگزین قضاوت و خودخواهی کرده و درک کنند که هر جایی که دری باز داشته هزینه هایی درخور موقعیت و حجم کاری خود نیز دارد که نمیتواند بخاطر این افراد از دریافت آن هزینه ها چشم پوشی کند.

 

منبع: طب روان